"عباسعلی كدخدایی"، عضو حقوقدان شورای نگهبان ناگفتههایی از جلسه نمایندگان كاندیداها با رهبر انقلاب داشتند که اخیراً منتشر شده است.
جهان به نقل از سایت حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای، در بخش هایی از سخنان کدخدایی آمده است:
*نزدیك ظهر روز بیست و ششم خرداد ماه 1388 بود كه جناب آقای حقانی از دفتر رهبر انقلاب تماس گرفتند و گفتند كه بعد از ظهر جلسهای با حضور رهبر انقلاب در بیت معظمله تشكیل میشود. گفتند كه از اعضای شورای نگهبان هم باید در جلسه حضور داشته باشند. بنده از كمّ و كيف جلسه اطلاعی نداشتم و وقتی به آنجا رفتم، متوجه موضوع جلسه شدم. من به اتفاق آیتالله لاريجانی و حاجآقا علیزاده بهعنوان نمايندگان شورای نگهبان در جلسه حاضر بودیم. از وزارت كشور هم جناب آقایان دانشجو و شريفیراد بودند. از طرف هر كاندیدا نیز نمایندگانی از ستاد انتخاباتیشان آمده بودند كه البته تعدادشان متفاوت بود. از دستگاههای ديگر مثل صدا و سيما و وزارت اطلاعات هم بودند.
دیدار همكاران قدیمی
افراد حاضر در جلسه، افراد ناشناختهای نبودند، بلكه برخی از آنها زمانی از وزرای جمهوری اسلامی بودند و سالها در پستهای مهم مسئوليت داشتند. حتی برخی از آنها در زمان ریاستجمهوری رهبر انقلاب از وزرا و همكاران ايشان بودند. اولاً باید بگویم كه يك فضای كاملاً صميمی بود. ثانياً در بیان مطالب هيچكس رو دربايستی نداشت. مثلاً یكی از آقایان مانند كسانی صحبت میكرد كه گویی ضد نظام است؛ گویی دیگر اين حكومت از دست رفته و هيچ اعتباری ندارد، مگر اینكه انتخابات را ابطال كنند تا درست شود.
هیچ محدودیتی نیست
رهبر انقلاب وقتی وارد جلسه شدند ابتدا فرمودند كه «در اين جلسه هيچگونه محدوديتی در صحبت نيست و هر كسی هر چه میخواهد بگويد. تنها محدوديت وقت جلسه است كه زمان را رعايت كنيد تا نوبت به همه برسد و همه بتوانند صحبت كنند.»
اين اعلام آمادگی رهبری در ابتدای جلسه، در واقع خيلیها را غافلگير كرد كه مثلاً انتظار داشتند يك جلسهی رسمی باشد و در آن صحبتهای رسمی مطرح شود.
الویری چه گفت؛
آقای الويری وقت گرفت و با اين بحث وارد شد كه «حاجآقا خاطرتان هست كه خطبهی عقد ما را شما قرائت كرديد؟» رهبر انقلاب با تأیید این موضوع، اسامی حضار و حتی پدرخانم ايشان را یاد كردند. بعد هم خود رهبری جزئيات جلسهی عقد آقای الویری را بيان كردند. بعد از این صبحتهای صميمی، آقای الويری اجازه خواست و وارد برخی مباحث كلی شد. در نهايت هم بحث را به اينجا رساند كه آقای احمدینژاد صلاحيت ندارند.
نماینده موسوی و رضائی چه گفتند؛
نوبت به ستاد آقای موسوی رسيد. آقای محمدرضا بهشتی به نمايندگی از طرف ايشان صحبت كرد. به بحث دموكراسی پرداخت و اینكه حكومت بايد مبتنی بر نظر مردم باشد و از اين صحبتها. بعد از ايشان نوبت به آقای دانشجعفری – نمایندهی ستاد آقای رضایی- رسيد كه ايشان ديگر مستقيماً رهبر بزرگوار انقلاب را خطاب قرار دادند و گفتند شما در صحبتهای خود در كردستان از يكی از كانديداها جانبداری كرديد و اين مطلب موجب شده كه مثلاً چنين اتفاقی بيفتد.
مصداق سخنان سنندج چه كسی بود؟
صحبت آقای دانشجعفری كه تمام شد، رهبر انقلاب وارد بحث شدند و گفتند كه «آن صحبتهايی كه من چه در كردستان داشتم و چه در جای ديگر، به هيچ وجه جانبداری از كسی نبود.» فرمودند كه «البته من اصولی دارم كه اين اصول را از قبل انقلاب داشتهام و همچنان دارم و تا آينده هم حفظ میكنم. از اين اصولم هم عقبنشينی نمیكنم. هر جايی هم كه باشم، اين اصولم را بيان میكنم و اينها مسائلی بوده كه من به آن اعتقاد داشته و دارم.» ایشان از نظر بحث مصداقی هم گفتند كه «اتفاقاً آقای موسوی در ملاقاتی كه با من داشتند، گفتند كه مصداق آن صحبتهای شما من هستم و آقای كروبی هم كه آمدند يك موقع پيش من، گفتند كه مردم میگويند كه مصداق سخنان رهبری آقای كروبی است. پس اگر اينطور هست و آن آقايان هم خودشان استنباط كردهاند كه مصداق صحبتهای من هستند، چطور شما میگوييد كه من مثلاً از كانديدای ديگری دفاع كردم؟»
حمایت شورای نگهبان از کاندیداها
صحبتها دوباره پيرامون همين بحث دور پيدا كرد. برخی از آقايان برگشتند به بحث شورای نگهبان و اینكه برخی از اعضای شورای نگهبان از مثلاً يكی از نامزدها دفاع كردند. رقمی را هم میگفتند؛ علیرغم اینكه در جلسهی صبح همان روز در شورای نگهبان كه با حضور نمایندگان كاندیداها برگزار شد، میگفتند سه نفر. اين سه نفر هم كه مشخص بودند و اسم هم آوردند، اما در این جلسه تعداد را به هشت نفر و نه نفر از اعضای شورای نگهبان هم رساندند. همانوقت به نظر بنده رسید كه وقتی اینها يكباره رقم را به هشت نفر رساندهاند، بهدنبال این ايدهاند كه يعنی اكثريت شورا و بنابراين شورا برای بررسی انتخابات صلاحيت ندارد و البته همين استفاده را هم كردند.
چه كسی را متهم میكنید؟
من خطاب به رهبر انقلاب عرض كردم كه «شما سؤال بفرماييد اسامی اينها را بگويند.» ايشان فرمودند كه حالا من توضيح میدهم. بعد كه صحبت آقايان تمام شد، حضرت آقا اشاره كردند كه «شما چه كسانی را متهم میكنيد؟ فقهای شورای نگهبان را كه همهشان انسانهای عادلی هستند؟ حضرت آيتالله مؤمن را؟ آيتالله جنتی را؟ شما فكر میكنيد كه اينها برای رياستجمهوری و پست و مقام يك نفر، آخرتشان را میفروشند و جابهجا میكنند؟ نه. حاجآقای جنتی و حاجآقای مؤمن كسانی نيستند كه آخرت خودشان را به خاطر اين مسائل دنيوی از دست بدهند.»
ایشان با اين تعبير از بحث عبور فرمودند. معلوم بود كه همان دو سه نفری كه خودشان هم آمدند و اعلام كردند، بيشتر از اينها كسی نبود. بعد از این موضوع هم اشاره فرمودند كه «به هر حال قانون و مقررات هست. طبق قوانين و مقررات اگر خطايی صورت گرفته، مطرح كنيد. صحبتهای كلی چيزی را حل نمیكند.»
ابطال انتخابات
سپس آقای زنگنه صحبت كرد كه يك مقداری با احساسات بود كه در انتهای كلام، خواستار ابطال انتخابات شد. آقای زنگنه هم از ستاد آقای موسوی بود. ايشان خطاب به آقا گفتند كه «شما پدر معنوی ما هستيد، بايد كمك كنيد و نگذاريد مثلاً بحرانی اتفاق بيفتد.» خيلی صحبتهای آقای زنگنه با احساسات همراه بود. رهبر معظم انقلاب هم وقتی كه میخواستند پاسخ بفرمايند، در اين جهت گفتند كه جناب آقای زنگنه هميشه احساساتی هستند و من خاطرم هست كه گاهی اوقات كه در وزارت هم بودند، صحبتهاشان حتی همراه با گريه بود. الآن هم در همان حال و هوا صحبت میكنند. بعد هم پاسخ دادند.
رهبر انقلاب در ادامه گفتند كه «میخواهم خاطرهای بگویم كه امیدوارم آقای زنگنه ناراحت نشوند. بعد از برگزاری انتخابات دوم خرداد، یكی از مقامات كشور آمد و خواستار ابطال انتخابات شد. چنان با او برخورد كردم كه هنوز از من مكدر است.»
ابطال یعنی بزنم توی دهن چهل میلیون رأی!
صحبتها كه تمام شد و تقريباً جلسه رو به اتمام بود، نمایندگان سه كانديدای معترض اصرار بر ابطال انتخابات داشتند. این را باید بگویم كه آقایان بهصورت مصداقی وارد بحث نشدند، بلكه عمدهی بحث آنها روی مناظرات و نیز اقدامات دولت قبل از برگزاری انتخابات بود. برخی آقايان میگفتند كه چون آقای احمدینژاد در مناظره صحبت كرده، صلاحيت ندارد. رهبری پاسخ فرمودند كه «صلاحيت امر ديگری است و در جاهای ديگر بايد تعيين بشود.»
رهبری فرمودند «اين صحبتهای شما هيچ مبنای قانونی ندارد. اگر تخلفی صورت گرفته، كه شورای نگهبان اينجا هست، وزارت كشور هم هست كه بايد برخورد بكند. اگر شما ادعايی داريد، برويد از طريق شورای نگهبان پيگيری بكنيد و شورای نگهبان هم مكلف است به شكايتهای شما رسيدگی بكند. وزارت كشور هم به همين صورت. بازشماری و بررسی كنيد؛ تا هر زمانی كه فكر میكنيد اين مسئله میتواند مشكل شما را حل بكند. ما هم به شورای نگهبان و وزارت كشور میگوييم كه موضوع را تعقيب بكنند تا برای شما اطمينان ايجاد بشود، ولی اینكه میگوييد ابطال بشود، اين حرف خلاف قانون است، اين را كسی نمیتواند بپذيرد. پذیرش ابطال انتخابات یعنی اینكه بزنم توی دهن چهل میلیون!»
این دفاع محكم رهبری بود از حقوق و آراء مردم. يعنی رهبر انقلاب اين بار در كسوت دفاع از آراء مردم و دفاع از جمهوريت وارد میدان شدند.